سلام
ماه رمضان هم امد با حال هوای خودش . چند وقت بود میخواستم بیایم مطالبی بنویسم اما نمیدونم چرا اینقدر سرم شلوغ شده و هر وقت هم وقتی پیدا میشد از خستگی و بی حوصلگی به بعد مکول میکردم . همیشه ماه رمضان دوست داشتم . ان شالله همه بتونیم بهر کافی از برکات این ماه استفاده کنیم . همیشه اخر ماه رمضان وقتی به عقب بر میگردم میبینم نه نتونستم اون طوری که باید باشه از این ماه استفاده کنم . حرف برای گفتن در این زمینه زیاده اما هر چی نگیم بهتره . خداوند اخر و عاقبت ما رو ختم به خیر کنه .
سلام
دو روز قبل مادر یکی از همکاران فوت کرده بود . یکی از همکارانی بود که از دوستان صمیمی هم محسوب میشد و تصمیم گرفتم برای مراسم خاکسپاری برم . به اتفاق چند تا از همکاران رفتیم . باز هم تنگر دیگر . همیشه این جمله توی ذهنم هست که وقتی مامور قبض روح میایند اون بنده میگه چرا بدون اطلاع یک باره و جوابی که خواهند شنید این هست که مگر در مرگ نزدیک ترین افراد شرکت نکردید مگر پدر مادر برادر خواهر دوست ..... نرفتند اینها همه هشدار زنگ خطر بود. به خودم می گم که مگر نمیبینی کجا قرار بری سرانجامت کجاست ، پس چرا کاری نمیکنی چرا فکری نمیکنی تا کی در غلفت گناه . ما انسانها چقدر غافلیم چقدر بی خیال هستیم . خدا به همه ما رحم کنه و مورد عفو بخشش خودش قرار بده .
سلام
در دوران نوجوانی دوست داشتم که قاضی بشم .الان که فکر میکنم میبینم از الطاف خداوند بوده که رفتم دنبال این حرفه و شغل. جدا کار سخت و خطرناکی هست . خطرناک از نظر حق و ناحق کردن حقوق دیگران . وقتی به دادگاه میرم برای پرونده های کاری میبینم واقعا قاضی های الان بدون دقت و اکثرا هم بی سواد احکامی صادر میکنند که با هیچ دلیل و منطقی سازکار نیست . یا موضوعی پیش میاد که باید قضاوت کرد تعجب میکنم که قضات به راحتی رای صادر میکنند .
سلام
این روزها هوا چقدر گرم شده . منطقه ما تقریبا جز مناطق معتدل و خنک حساب میشه . مردم مناطق گرمیسر یا کویری حتما خیلی اذیت هستند . به هوای گرم خیلی عاجزم زود توانم تحلیل میره و اذیت میشم . هوای سرد خیلی بیشتر دوست دارم بخصوص هوای بارندگی برف یا بارون .
قدم زدن توی هوای بارونی یا برفی برام خیلی دلچسبه . تا چند سال قبل که وقت میشد میرفتیم کوه توی زمستان کوه نوردی یک حس خیلی خوبی داشت هر چی برف بیشتر بود تلاش بیشتری میکردیم برای من دلچسب تر بود .
سلام
ماه رجب امده . ماه خدا . ماهی که دعوت به دعا توبه و بازگشت به سوی خدا . و چه راحت این ایام از دست میدم . چند روز قبل دوستانی داشتند برای اعتکاف نام نویسی میکردن و توی تلوزیون می دیدم که میگفتند از چند روز دیگه مراسم اعتکاف شروع میشه . تا حالا وقت نشده برم و فرصتشو نداشتم شایدم لیاقتش . یکی از ارزوهای من هست که برای یک بار هم شده توی این مراسم شرکت کنم کسانی که رفتند خیلی راضی بودن و دیگران ترغیب به رفتن میکنند . قبلا یک بار تصمیم گرفتم که برم اما تلفنم هم با خودم ببرم یک کمی کارهارو از اونجا جلو ببرم اما دیدم باید از صبح تلفن بدست باشم تا شب و هیچ فایده ای نداره و مزاحمت برای دیگران هم هست نرم بهتره . خوشا به سعادت کسانی که رفتند .