سلام 89

سلام 

امروز شمشمین روز ماه رمضان هست . چقدر زود ، البته خیلی خسته میشم و هوا هم گرمه ساعات استراحت خواب هم خیلی کم شده اما این چند روز سریع گذشت . جمله ای از حضرت علی در کتاب المراقبات دو روز قبل خواندم و خیلی لذت بردم 

حضرت فرمودن : إلَهِی مَا عَبَدْتُکَ خَوْفاً مِنْ نَارِکَ وَلاَ طَمَعاً فِی‌ جَنَّتِکَ، بَلْ وَجَدْتُکَ أَهْلاً لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتک  خدایا من تو را پرستش نکردم از ترس آتش جهنمت و پرستش نکردم به طمع بهشتت، بلکه فقط تو را شایسته پرستش می بینم .

خوشا به سعادت کسانی که این ماه درک میکنند و استفاده میکنند .

چند روزی هست مزاحم پیامکی پیدا کردم و خیلی ناراحتم کرده و با شماره ایرانسل هم پیامک می فرسته و فحاشی میکنه البته از کارکنان هست و  یا کسانی که اینجا بوده به عللی رفته . اول توجهی نکردم اما دیدم رها نمیکنه تصمیم گرفتم پیداش کنم و اگر پیداش کنم تلافی نو کهنه سرش درمیاره تا هم درس برای خودش باشه و هم دیگران .

 

سلام 88

سلام 

ماه رمضان هم از امروز شروع شد . ان شالله بتونیم از این ماه پر فیض  استفاده کنیم . همیشه یکی از دغه دغه های من ساعت صبحانم بود دیر میشد نمیتونستم بخورم یا تایم خالی پیدا نمیشد و این دغدغه به خاطر معدم بود که خالی نباشه قرصهامو بتونم بخورم اما امروز خیالم راحته قرصی در کار نیست و احتیاجی به خوردن صبحانه نیست . 

خدایا کمک کن تا بتونیم از فرصتهای که در این ماه برای ما قرار دادی استفاده کنیم . و حال دعا نیایش به ما عطا کن و اثرش در جسم روحمون احساس کنیم .

چند روز قبل مدیری اداری امد پیشم گفت که از فردا گفتم تمام خانمها باید با چادر باشند اجازه تردد بدون چادر ندارند . یک کمی نگاهش کردم گفتم برای چی این تصمیم گرفتی گفت خیلی وضع زننده ای میاند بسیار بد لباس میپوشند و ناجور هم ارایش میکنند . پرسیدم اگر کسی رعایت نکرد . گفت اخراجش میکنم . گفتم بسیار عالی خیلی خوبه  من هم موافقم . اما چند نفر از اینها با چادر میاند گفت هیچ کدام . گفتم پس میخوای به زور متوسل بشی .کمی صحبت کردیم توجهش کردم که شتابزده تصمیم گرفتی و تصمیم اشتباهی هم هست . تصمیمات دیگه ای گرفتیم اجرایی کردیم . البته واقعا بعضی از خانمها خیلی بد رفتار میکنند که من خیلی اوقات خجالت میکشم نگاهشون کنم و اکثرا سرم پایین هست وقتی که میاند پیشم .

سلام 87

سلام 

چند روز قبل مدیر یکی از دفاتر گفتند مریض شده و در حال استراحت هست . تلفن زدم اونجا ببینم چه خبره  چی شده .    گفتند  مهندس دندونش درد میکرده رفته پیش دلاک دندونشو بکشه دندونشو کشیده کمی اذیت شده و جاش چرک کرده داره استراحت میکنه .  پرسیدم دندانپزشکه مگه کارش خوب نبوده  . گفتند داندانپزشک نه دلاک . گفتم عجببببببببب . یعنی هنوز دلاک هست که با انبر دندون میکشند هنوز کسی پیدا  میشه که حاضر باشه بره پیش دلاک . تنها کاری که به نظرم رسید این بود که بگم بهش سلام برسونید بگید کارت خیلی درسته مهندس. ماه رمضان نزدیک شده یک سال منتظر بودیم و داره میاد . همیشه نزدیک ماه رمضان که میشم معدم شروع میکنه به اذیت کردن . امسال هم همینطور شده چند روز مونده به ماه رمضان معدم خیلی درد میکنه و میسوزه .

 

سلام 86

سلام

یک کتاب جدید دیگه ای شروع به خوندن کردم به نام  "نشانه هایی از او " اوایل کتاب هستم اما واقعا لذت بردم از خوندن این کتاب . وقت مطالعه کم دارم اما همین اوقات کم هم برام غنیمت هست و خیلی استفاده میکنم . توجه کردید بعد از هر مراسمی مثلا انتخابات یا اعیاد که شهر کمی شلوغ میشه و خیلی کثیف میکنند سریع شهرداری تمیز میکنه . انتخابات چند هفته قبل صبح بعد از انتخابات مثل این که بادی امده و در دیوار خیابونها تمیز و اثاری از عکسها نبود یا صبح نیمه شعبان هیچ اثری از اشغال لیوان شربت نبود واقعا این کارشون عالیه . امشب یکی  از دوستان دیدم صحبت می کردیم تعریف کردن که چند هفته قبل رفته بودن شهرکرد و یک برنامهای  تفریحی داشتند و رفته بودن قایق سواری به صورت دسته جمعی و دوساعتی در مسیر رودخانه حرکت کرده بودن تا به انتهاش رسیده بودن حسابی پارو زده بودن در تلاطم کوشش تفریح بودن . ای نامردها حالا میگید . و همش تکرار میکردن که میگفتند که جای تو خالی بود میگفتیم فلانی نیست خیلی دوست داره . مثل گزارشات ورزشی بود دقیقا اونها دیدی همون طوری .

اصلا باور کنید روحیم ضعیف شد سر خورده شدم . چرا من نبودم چرا من وقت تفریح ندارم . این قدر این تفریح ورزشها رو دوست دارم  بی نهایت . قصد کردم هر طوری شده  توی تابستون برم .

سلام 85

سلام 

دیروز نیمه شعبان بود . تولد امام عصر به همه عاشقان شیعیان حضرتش تبریک میگم . ان شالله ما هم در زمره مریدان دوستداران امام قرار داشته باشیم . دیروز واقعا خیابونها شلوغ بود شلوغ به معنی واقعی کلمه خودش . دو بار عصر و شب با ماشین امدم بیرون اما اصلا نشد وارد خیابون بشم دفعه دوم ساعت 9.30 بود که کلا با دنده عقب دوباره رفتم توی پارکینگ . این همه شلوغی برای چیه نمیدونم فقط مردم توی هم میلولیدن . فکر میکنم هیچی نباید گفت و فقط و فقط تاسف خورد .  از این که شیعه هستم و قرار ه از من هم مثل این عده قضاوت بشه متاسفم . کجای مذهب ما اینطوری گفته شده که در نیمه شعبان بخاطر امام ما باید این شکلی باشیم  این شکلی رفتار کنیم و این کارها رو بکنیم  . همین کارها رو میکنند و میکنیم که تمام مذاهب ، شیعه رو نفی کردن و تکفیر میکنند بخاطر همین کارها هست. ساعت 11 رفتم بیرون که کارمو انجام بدم تنها چیزی که توی شهر دیدم اشغالهای لیوان شربت مردم در شهر بود هیچ سالی تا این حد کثیف بد نما ندیده بود . خدایا همه ما را بخصوص ما شیعیان را به راه راست هدایت کن راه درست  ، فکر درست  ، رفتار درست در کشور ما جاری کن . آمین .

یکی دو روز پیش سالگرد شریعتی بود . و در این مورد باز هم مطالبی خواندم  و عکسهای جدیدی از ایشون دیدم که تا الان ندیده بودم . توی یک از عکسها شهید چمران به همراه شریعتی بودن و این دو با هم دوست بودن . خیلی تعجب کردم فکر نمیکردم شهید چمران با دکتر شریعتی دوست و در ارتباط بودن شریعتی دارای افکار خاصی بود با این که در دوره قبل جز مخالفین بوده و در زندان تبعید به سر میبرده اما اگر زنده بود در این زمان هم قطعا همون سرنوشت میداشت . نمیدونم ایا واقعا شهید چمران با دکتر شریعتی هم فکر بودن هم عقیده بودن . اما فقط میتونم بگم هر دو نفر خیلی دوست دارم و هر دو از نوادر نوابغ اسطوره های کشور ما  بودن هستند . دوستان فقط 10 دقیقه زمان بگذارید نه بیشتر و کمی با زندگی نامه افکار اثار  دکتر شریعتی اشنا بشید مطلب بخونید .