سلام 96

سلام 

داریم کم کم به اواخر شهریور نزدیک میشیم  هوا هم خیلی خنک شده تقریبا خوبه نه سرده و نه گرم . یک کمی از شدت کار هم کم شده و استرس کمتر شده .  یک مثالی هست که میگند حالا که به مارسید اسمون تپید . من شدیدا به این اصطلاح حرف اعتقاد دارم . خدا نکنه تصمیم بگیرم کاری بکنم  تخمشو ملخ میخوره . 

بعضی همکارها چقدر حوصله وقت دارند بخصوص خانمها که دنبال حرفهای بی ارزش میافتند وقت خودشونو دیگران میگیرند که فلانی این طور گفته یا این کارو کرده حرفی که اصلا ارزش تکرار پیگیری نداره و یا اصلا نباید باز گو کرد بیشتر ابروی خودت میره . 

من نمیدونم خانمها به چی فکر میکنند که هر روز صبح با یک شکل شمایلی میاند سر کار بابا عزیزم میشناسیمت دیدیمت امروز با دیروز روزهای قبل هیچ فرقی نکردی با عوض شدن رنگ لباس مو صورتت هیچ فرقی نکردی تو همون دیروز ی روزهای قبلی هستی . یا شایدم من اشتباه فکر میکنم نمیشه هم در موردش صحبت کنیم و از اونها بپرسیم  امروز که این شکلی امدی مگه خبریه مگه تعقیر ایجاد شده . البته تنوع مرتب بودن خیلی خیلی خوبه اما هر روز یک رنگ یک شکل یک ارایشی من سر در نمیارم .

امروز هم جمعه هست شدیدا دلمون گرفته . فقط دارم به این فکر میکنم خیلی زود شب بشه وقت خواب بشه بخوابم توی خواب این احساس دل تنگی نداشته باشم .