سلام ۳

سلام 

هفته گذشته ماموریت اصفهان رفته بودم موقع برگشت متاسفانه ماشینم خراب شد و به شب برخوردم شب تنها توی بیابان ماندم توی ساعاتی که منتظر چرثقل بودم تا بیاند و ماشینمو ببرنداز بیکاری  خیلی به اسمان نگاه میکردم  ( موبایلم هم خاموش شده بود روشن نمیشد ) آسمان چقدر نزدیک صاف شفاف چه حس حال خوبی و با خودم به این  فکرافتادم که واقعا چرا بعضی از انبیا و پیامبران شغل شبانی داشتند .  کوه نوردی زیاد رفتم البته سه سالی هست که دیگه وقت نشده برم اما تنها نبودم با دوستانم یا گروه بودیم این حس تنهای تو ی بیابون کوه نداشتم تجربه خیلی خوبی بود. یاد گذشته افتادم وقتی کودکی بیش نبودم توی حیاط میخوابیدم در تابستانها به همراه سایر بچه ها و همش به اسمان نگاه میکردم تا خوابم ببره و توی اون ذهن بچگیم و به تقلید از برنامهای کودک میگفتم کدوم ستاره منه  ، ستاره ها چند تا هستند بشمارمشون عجب روزگاری بود جای برادرم هم خالی روحش شاد چقدر دوست دارم اون لحظات بازم تکرار بشه برم توی حیاط زیر آسمان به آسمان نگاه کنم تا خوابم ببره . یک بار یادمه زن عمویم  منزل ما امده بود و من چراغ قوه رو انداختم به سوی اسمان میچرخوندم تا دید پرید چراغ قوه رو گردوند گفت ننداز به اسمان با خودم فکر کردم حتما گناه داره این کارم خدار اذیت میکنه خدا تو اسمونها هست و نباید نور به اسمون انداخت .چرا اون موقع این فکر کردم و چرا گفت ننداز ؟

نظرات 3 + ارسال نظر
امیری دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:22 ب.ظ

آخــــــــــــــــــــــــــــــی ...چه کودکیه نازی! چه افکاره بچگونه شیرینی!
منم شبها خوابیدن بیرون و دیدن ستاره ها رو تجربه کردم! و موقع سحر که انگار همه ستاره ها هم به حمد خدا قد برافراشته ن و بسیار شفاف تر از سر شب میشه اونا رو دید.
آسمونی مملو از ستاره های ریز و درشت و ناخواسته به یاد این آیه قران میندازه آدمو: تبارک الذی جَعَلَ فی السَّماءِ بروجاً و جَعَلَ فیها سراجاً و قمراً منیرا.

سیمین چهارشنبه 4 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 07:02 ب.ظ http://www.bashila.blogfa.com

درود بر شما

پر نورترین ستاره آسمان مال من بود
در دوران کودکی خانه ما کنار یک کوه بلند بود که غار تنهایی من هم توی همون کوه بود شبها هم این ستاره ها بودن که همدم شبهای تار من بودند
کاش بار دیگر کودک بودم
البته با تجربه امروز برای لذت بیشتر از آسمون

maRyam دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 05:18 ب.ظ http://payamebaran.blogfa.com

سلام
تا حالا زیر آسمان خوابیدن رو تجربه نکردم
آخه شبا پشه ها زیاد میشن اذیت میکنن
خدا رحمت کنه برادرتون رو. روحشون شاد
چراغ قوه انداختی به آسمون فکر نکردی شاید نور بیوفته تو چشم خلبانا؟!

امتحان کنید مخصوصا اگر در طبیعت بودید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد