ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
سلام
چند روز بود که نبودم و رفته بودم ماموریت . اصفهان و یزد رفته بودم . یزد تا الان نرفته بودم اما اصلا وقت نشد داخلش کمی بگردم و فقط در حد چند تا خیابون اون هم که سر راه بود رفتم .شبهای قشنگی داره مناطق کویری. توی شب یزد جنب جوش تحرک خوبی دارند مردم . یک شب هم نائین خوابیدم .یزد علی الظاهر شهر مرتبی به نظر میرسید بزرگ بود نسبتا باید یک بار سر فرصت برم داخل شهر بگردم . این چند روز هم خیلی سخت بود واقعا سرم شلوغ بود .تا چند وقت قبل ماموریت میرفتم یک استراحت و تمدد اعصابی بود در کنار کار اما این چند بار ماموریت خیلی سخت گذشت . گفتم صد رحمت به همون کارخونه اونجا بمونم خیلی راحترم تا برم ماموریت اما چکار میشه کرد باید ماموریت هم برم . متاسفانه نمیدونم مردم به چه جراتی کاری که بلد نیستند یا انجام ندادن میگند بلندن و حتی تبحر دارند . دروغ به چه قیمتی . فکر نمیکنند گیر میافتید . یکی از همکاران جدید هم همین کار کرده بود توی یزد سر همین خیلی عصبانیم کرد و خیلی حرف بهش زدم اما بعدش خیلی ناراحت شدم و تا حدودی هم خودمو مقصر میدونستم چون خودم این فردو گزینش کرده بودم و بر حسب اعتماد به سوابق نداشته که ادعا کرده بود اعتماد کردم . وقتی عصبانیم میکنن کنترلم از دست میدم و خیلی به اونها تغیر میکنم و بعدشم هم ناراحت میشم اما واقعا چرا این کارو میکنند چرا ادعای بی جا میکنید اون هم برای کسانی که مسئولیت و کار حساسی هم داشته باشند .