سلام 48

سلام 

چند وقتی هست خواهر مکرمه اصرار داره که برم موسسش و زبان انگلیس کار کنم . میگه یک بار بیا سر کلاس بعد خودت میفهمی چقدر تبحر داری فکر میکنی که چیزی میدونی .  اما نه وقتشو دارم و نه حوصلشو . وقتی مساقرتی می رفتم میگفتم برگردم حتما بیشتر کار میکنم روی زبان اما بعدش سست میشدم وقت نمیکردم . خیلی ضعیف شدم و واقعا اگر برم کلاس تا مدتی باید سکوت کنم و بیشتر گوش کنم . خیلی از دوستان همکارن بخصوص هم دانشگاهیها دارند میرند البته  خیلی هم ضعیف هستند حتما وقتی تخصصی بشه من هم ضعیف هستم . گه گاه کتابی دست میگم شروع به مطالعه کار کردن میکنم کاری پیش میاد ماموریتی میرم یا چند روز وقفه می افته یادم میره  ادامه بدم  . کلا اصل مطلب سختیش و کم همتی هست . حافظه من خیلی خوبه شاید بشه گفت فوق العاده البته توی مباحث این چنینی نه حوصله ندارم اما توی مسائل کاری مثل این که توی ذهنم هک میشه . با خودم میگم اگر روزی فقط 20 دقیقه روی این موضوع وقت بگذارم یعد از مدتی پیشرفتهای حاصل شده . الان که فعلا درگیرم و ذهنم خیلی مشغول که همون 20 دقیقه هم نمیتونم. دو سال پیش که بحث صادرات داشتیم  و خیلی با این موضوع سرو کار داشتم  خیلی سعی میکردم زیاد در گیرش نشم و بیشتر از مترجم در مکالمات محاورات جلسات استفاده میکردم البته بد نبود میفهمیدم و تا حدودی صحبت میکردم اما ضعیف بودم خیلی تاسف میخورم که اون موقع میشد بیشتر کار کرد . اما بهترین کار همون 20 دقیقه کار کردن روزانه هست که ان شالله باید وقت بگذارم .