ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
سلام
دو روز رفتم ماموریت . رفتم اصفهان و شهرکرد . ماموریت برام تفریح یک جور رفع خستگی تفنن با این که همش کار هست جلسه اما بازم برام مفرحه از محیط کارخونه میزنم بیرون . دیروز دفتر شهرکرد بود یک نفر از کارمندها مبلغ ۱۳ میلیون تومان بدهی ایجاد کرده بود و تا الان ۷ میلیون تومانش داده البته از حقوق مزایا هر ماهش کسر شده . از اون موقع تا الان هر ماه کل حقوق مزایا پورسانتش میرفت جای بدهی . دیروز بازم امده بود التماس یک جوان ۲۲ ساله و به قول خودش همه بدهیش بابت مدیر دفتر بوده و اون تقصیری نداشته . خیلی با صداقت صحبت میکرد و میگفت اینو به من ببخشید چرا باید من تاوانشو بدم خیلی صحبت کردیم . راستش اگر تصمیم گیرنده نهایی من بود من یبخشیدم . یک مقداری از بدهیش هم چک از مشتری داشت که همه فرار کرده بودن گفتم اون چکهای برگشتی بی صاحب بیار من اینها رو درست میکنم از حسابت کم میکنم تا عصری همش فکرم با اون بود . با خودم میگفتم خدارو شکر یادم نمیاید بر اساس عملکرد بد من یکی دیگه بدهکار شده باشه . ۳ سال قبل یک مدیر برای این دفتر گذاشتیم میگفت ۲۷ ساله مدیر پخش بود بعد از یک سال فقط چندین نفر بدبخت کرد خیلی شاکی داره باور کنید قیافشو ببنید قضاوت با شما بقیش بماند همون اول گفتم این پدر سوخته داره دروغ میگه کاری نبود که نکرده باشه از هر کاری به معنای کلی ، هر چی بگم شما فکرشو بگید شاملش میشه که اینجا نمیخوام بنویسم . چند ماه قبل هم یکی دیگه با زنش امده بود همین بلا سرشون امده بود که مدیر دفتر گفته این کار بکنید محصولات گفته به فلان جا بدید به حساب من زده زنش شدید گریه میکرد اینقدر از دست یارو کفریم که تصمیم دارم یک بار بگم بیادش کارخونه ابش بکشم حصیتشو ببرم با فضاحت هم بیرونش کردم اما کم هست خیلی ها رو بدبخت کرد . اگر از این صحبت کنم تعجب خواهید کرد و میگید عجببببببببببب.
عجــــــــــــــــــــــــــــــــــــــب
سلام علیکم
قراربود دیگه ماموریت نریا
شما مدیرمالی هستی یامدیردیگه ای؟
سلام
حرص نخورید پسته بخورید
حرص ارزون تر . میدونید پسته کیلویی چند شده